آلت زنانه ام را چه می نامند؟

نشسته، با پاهای باز ، چنگ که می زنم داغی ِ کشاله را ، انگشتان بی مهابا می لغزند توی سیاهی موهای آلت زنانه ام ... موها را می پیمایند ، کنار می زنند، لبه ها ... بوی گیاهی ِ تند آزارم می دهد را دوست دارم، دست می کشم ...
خنده دار است:چرک که می کند،می گیرد که زخم ، عفونت می کند که ...
این ترشحات دردِ ماندگی کثیف بوی توست که خالواره و گوشتی زیر انگشتانم لمس می شود _
همین توی عوضی!توی کثافت! پاهایت را باز می کنی ، آلتت را به دست می فشاری ، ناله می کنی ، می خندی با عرق_ جق که می زنی نمی لیسی کسم را که کاش زبانم درازتر بود و می لیسیدم این مثلث تاریک و سیاه! منی ِ سراپا انگل ، به جانم می افتی.
زخم تحقیر تو را من باید عفونت شوم... این دمل ها ، چرک زخم های رسوایی ِ توست که با آبت مرا رسوا می کنی...؟!
نشت می کند کثافت این فاضلاب میان پاهای تو
موش ها مرا می جوند، کس مرا می جوند، من می سوزم، آتش می گیرم و دم بر نمی آورم. ابله شده ام ، می بینی؟! موش ها را باز پس خوان! عفونت میان پاهای تو آلت زنانه ی مرا زخم می زند.
خر خر جویدن گوشت بو گرفته تحریکت می کند ، راست می شوی از زخم خوردگی من ...! دوست داری عزیز پلید من بازی یم را ای چنین عفونی ... ال...ک...کل ... الکل که نداریم، بگویم این سگ ها بشاشند روی کسم بلکه التهاب این زخم آرام شود.
چرا نمی توانم بنویسم؟! می دانی چرا؟! کس مغز شده ام ، کسم که زخمیست و عفونی سرایت می کند به مغزم _لوله های مرتبط به هم با موش ها و حشراتی لزج که می دوند و شاخک هایشان را به چرک این زخم ها می سایند،دستانم را ببندم تو اما نی بزن!_
انگشت اول ... اختیار انگشتانی که دست من نیست ، انگار جای ناخن روی انگشتانم اسپرم روییده ، بیدار که می شوم با مچ در خودم فرو رفته ام که لاشه های موش ها بو گرفته ..
لاک می زنم ،
ناخن هایم را سرخ می کنم